آیا رفتار «طالبان» تغییر کرده است؟-راهبرد معاصر
نماینده ایران در آژانس بین المللی انرژی اتمی: قطعنامه شورای حکام تعاملات میان ایران و آژانس را نادیده گرفته است قطعنامه شورای حکام علیه ایران تصویب شد پاسخ ایران به قطعنامه آژانس؛ راه‌اندازی مجموعه قابل‌توجهی از سانتریفیوژ‌های جدید و پیشرفته والری زالوژنی: جنگ جهانی سوم رسماً آغاز شده است وزیر خارجه ایران: عملیات وعده صادق ۳ علیه اسرائیل حتما انجام خواهد شد بیانیه مشترک ۷+۱ کشور در حمایت از ایران در نشست شورای حکام کمال خرازی: رای دیوان بین‌المللی کیفری در صدور حکم بازداشت نتانیاهو رسواکننده غربی‌هاست نماینده ایران در سازمان ملل: شورای امنیت به مصونیت اسرائیل پایان دهد شهردار یک شهر در ایالت میشیگان: برای دستگیری «نتانیاهو» و «گالانت» آماده‌ایم قطعنامه ضدایرانی امشب به رأی گذاشته می‌شود؛ ۶درخواست ۳کشور اروپایی از ایران آغاز فعالیت عراقچی در شبکه اجتماعی بلواسکای واکنش‌ها به حکم دادگاه لاهه برای بازداشت نتانیاهو بیانیه ضدایرانی تروئیکای اروپایی درباره برجام ادعای اتحادیه اروپا: اقدامات هسته‌ای ایران «توجیه غیرنظامی معتبر» ندارد عراقچی: ایران به گام غیرفنی اروپا پاسخ مناسب می‌دهد
راهبرد معاصر بررسی می‌کند؛

آیا رفتار «طالبان» تغییر کرده است؟

اصلاح رفتار طالبان در خصوص حقوق و آموزش زنان، آزادی رسانه‌ها، پذیرش سازمان‌های غیردولتی و ... نشان دهنده تغییر ایدئولوژی طالبان نیست؛ بلکه بیانگر «عمل‌گرایی» سیاسی است.
محمد بیات؛ کارشناس مسائل منطقه
تاریخ انتشار: ۰۸:۵۵ - ۲۶ تير ۱۴۰۰ - 2021 July 17
کد خبر: ۹۵۴۳۷

آیا رفتار «طالبان» تغییر کرده است؟

 

به گزارش راهبرد معاصر؛ با خروج نیروهای آمریکایی و ائتلاف بین‌المللی (ناتو)، طالبان در حال فتح پی‌درپی ولسوالی‌های افغانستان است. پیش‌روی طالبان به قدری بوده است که حال چشم به شهرهای راهبردی و مراکز استان‌ها دارد. چنین روندی سبب شده است تا بسیاری از رسانه‌ها، جنبش‌های سیاسی، گروه‌های فکری، دولت‌های همسایه و ... درباره تغییر رفتار نیروهای طالب و آینده افغانستان صحبت کنند. عده‌ای معتقدند طالبان با فهم دوران مدرن گرایشات رادیکال خود را تعدیل کرده و دیگر به دنبال تکرار رفتار بدوی خود نیست. به رسمیت شناختن رسانه‌های جدید، محترم شمردن حقوق اقلیت‌های قومی- مذهبی، اجازه تحصیل به بانوان، کنار گذاشتن مجازات قطع سر و ... به عنوان سندی بر تغییر رفتار طالبان مطرح می‌شود. در سوی دیگر بسیاری از جریانات سیاسی - عقیدتی افغانستانی معتقدند که طالب‌ها صرفا تغییر تاکتیک دادند و هیچ فرقی با گذشته ندارند. در طی دو دهه گذشته جامعه مدنی افغانستان توانسته براساس قانون اساسی جدید این کشور حقوق پایه‌ای همچون حق تحصیل، آزادی رسانه و ... را بدست بیاورد. ایشان معتقدند طالب‌ها آماده از بین بردن تمام دست آوردهای ملت افغانستان و حاکم کردن تعالیم خشک مذهبی است. دیگر نکته کلیدی آن است که امروزه بسیاری از مردم افغانستان زیر خط فقر قرار دارند. برای آنان اولویت نخست بهبود معیشت است نه آنکه چه فردی قرار است با شریعت بر ایشان حکومت کند یا اعلامیه حقوق بشر!  نگارنده در ادامه این یادداشت سعی خواهد کرد تا با بررسی آخرین وضعیت نیروهای طالب به این سوال پاسخ دهد که آیا واقعا طالبان تغییر کرده است؟

 

آیا رفتار «طالبان» تغییر کرده است؟

 

طالبان تغییر کرده است/ نکرده است!

به نظر نمی‌رسد از سال 2001 تاکنون تغییری در ایدئولوژی طالبان به وجود آمده باشد؛ اما بسیاری از تحلیل‌گران امیدوارند که طالب‌ها تن به توافق صلحی دهند که در آن منافع تمام اقوام و گروه‌های افغانستانی تامین شود. در این پیمان صلح علاوه بر تضمین بازگشت آرامش سیاسی و اجتماعی به کشور، باید امنیت کشورهای منطقه و جامعه جهانی نیز تامین گردد. اصلاح رفتار طالبان در خصوص حقوق و آموزش زنان، آزادی رسانه‌ها، پذیرش سازمان‌های غیردولتی و ... نشان دهنده تغییر ایدئولوژی طالبان نیست؛ بلکه بیانگر «عمل‌گرایی» سیاسی است. با این حال در روزهای اخیر گزارش‌هایی مبنی بر رفتار سلطه‌آمیز، عدم رواداری، تبعیض سیاسی نسبت به دختران و زنان در مناطق تحت کنترل طالبان به گوش رسیده است. همین امر سبب نگرانی بخشی از مردم افغانستان در ادامه اجرا توافق دوحه و بازگشت وضعیت به پیش از سال 2001 شده است.

 

طالبان یک جنبش محافظه‌کار مذهبی است که هدف اصلی خود را اجرا تعالیم اسلام می‌داند و قطعا از ارزش‌های خود دست نخواهد کشید. ارزش‌های اسلامی طالبان به احتمال زیاد در قانون اساسی آینده افغانستان بازتاب خواهد داشت و به عنوان منبع اختلاف با نیروهای سکولار و میانه‌رو خواهد بود. تداوم تاکتیک کنار گذاشتن برخی سیاست‌های افراطی از نیروهای سمت نیروهای طالب منوط به تداوم فشار گروه‌های سیاسی - اجتماعی افغانستانی با توجه به معیارهای بین المللی است.

 

در جنبش طالبان تصمیماتی که در سطوح عالی رهبری گرفته می‌شود لزوما در سطوح خرد منجر به تغییر در رویکرد محلی نمی‌شود. همچنین رهبران طالبان ممکن است با تعدیل سخنرانی‌های خود به جای تغییر اساسی در رویکردشان سبب ایجاد اخلال در تحلیل دشمنان خود شوند. برهمین اساس برخی کارشناسان معتقدند صحت ادعا طالبان مبنی بر تغییر رفتارشان پس از فتح کابل مشخص خواهد شد. اما ذکر این نکته نیز لازم است که بسیاری از بازیگران بین‌المللی، بویژه سازمان‌های غیردولتی که قصد داشتند ارائه خدمت خود را در افغانستان ادامه دهند توانستند امتیازات زیادی از طالبان دریافت کنند. همچنین رهبران عالی طالبان نشان دادند که اگر اراده واقعی داشته باشند، می توانند فرماندهان میدانی خودسر را مهار کنند. در ادامه به بررسی سیاست جدید طالبان در خصوص رسانه‌های ارتباطی جدید، حقوق زنان، آموزش، سازمان‌های غیردولتی خواهیم پرداخت.

 

رسانه‌ها و وسایل ارتباط جمعی

پیش از پاییز سال 2001 که طالبان قدرت را در دست داشت، تماشا تلویزیون برای مردم ممنوع بود. دولت برای برقراری ارتباط با مردم از روزنامه و رادیو استفاده می‌کرد. همچنین انحصار استفاده از تلفن‌ در اختیار طالبان بود. اما امروز طالبان علاوه بر رادیو از وب سایت‌های حاوی مطالب چاپی، صوتی و تصویری برای تبلیغ ایدئولوژی خود بهره می‌برد. علاوه بر این طالبان برخورد کم تری با کسانی که تلویزیون نگاه می‌کنند انجام می‌دهد. البته به دلیل مسائل امنیتی نیروهای طالب در استفاده از سرویس‌های پیام رسان دارای محدودیت‌هایی هستند. به طور کلی برخورد امروز طالبان با وسایل ارتباطی جدید وابسته به نیازهای نظامی و تبلیغاتی است. آنچه باعث تغییر رویکرد طالبان شد، تغیر در سیستم اعتقادی ایشان نبود بلکه درک این مسئله بود که آن‌ها نمی‌توانند جلو گسترش سریع وسایل ارتباط جمعی و اینترنت را در افغانستان بگیرند. آنها پس از مدتی به فهم رسیدند که می‌توانند از این وسایل در جهت اهداف خود استفاده کنند.

 

آیا رفتار «طالبان» تغییر کرده است؟

 

حقوق زنان

یکی از ویژگی‌های اصلی طالبان در دوران حکومت 5 ساله خود طرد گسترده زنان افغان از حوزه‌های سیاسی-اجتماعی دانست. اکنون مواضع طالبان در تریبون‌های عمومی درباره زنان به شکل قابل توجهی تغییر کرده است. اما مشاهدات میدانی در مناطق تحت کنترل طالبان نشان دهنده آن است که به غیر از برخی موارد معدود، آنها همچنان به تکرار رفتار گذشته خود نسبت به نیمی از جامعه افغان ادامه می‌دهند. در ژوئن 2020 در گزارش دیده‌بان حقوق بشر آمده است که طالبان هنجارهای‌ اجتماعی سختگیرانه‌ای را در قبال بانوان بویژه زنان روستایی در مناطق تحت کنترل خود اعمال می‌کند. البته ذکر این نکته لازم است که طالبان این سخت‌گیری‌ها را مطابق با خواست افکارعمومی جوامع محلی انجام می‌دهد. در کنفرانس صلح افغانستان که سال 2019 در دوحه قطر برگزار شد، طالبان قبول کرد تا حقوق زنان را در امور اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، آموزشی و فرهنگی در چهارچوب ارزش‌های اسلامی تضمین کند. طالبان در اظهار نظری دیگر در کنفرانس دوحه اعلام کرده بود که زنان لازم نیست از برقع استفاده کنند و روسری (چادری) کافی است. همچنین طالبان اعلام داشته است که زنان می‌توانند در پست‌های بالا حکومتی -به غیر از رئیس دولت و رئیس دادگستری- حضور داشته باشند. با این حال جنبش طالبان اعلام کرده است که اعطاء این حقوق به مانند سایر کشورهای غربی نخواهد بود زیرا با فرهنگ، سنت و ارزش‌های افغانستان سازگار نیست. اما واقعیت آن است که در درون سازمان طالبان هیچ زنی در هیچ سطحی نقشی برجسته و فعال ندارد. حال باید منتظر بود و دید که آیا موضع طالبان درباره برخورد با زنان تغییر کرده است یا خیر!؟   

آیا رفتار «طالبان» تغییر کرده است؟

 

آموزش

هنگامی که سال‌های حکمرانی طالبان را مرور می‌کنیم محدود کردن حقوق زنان و دختران یکی از ویژگی‌های برجسته آنهاست. در دهه 90 میلادی هنگامی طالبان بر منطقه‌ای سیطره می‌یافت مدارس، بویژه مدارس دخترانه به شکل خودکار تعطیل می‌شد. کمی بعد طالبان رویکرد خود را تعدیل کرد و به جای تعطیلی کامل به سمت محدودیت‌های دقیق و کنترل مدارس پیش رفت. در سال 1988 طالبان اعلام کرد که به مدارس اجازه تحصیل به دختران بالای 8 سال را نمی‌دهد. ذکر این نکته لازم است که حتی در زمان حکمرانی طالبان نیز تعدادی مدرسه دخترانه و مختلط در کابل و مناطق دیگر فعالیت داشتند. اغلب این مدارس به شکل مخفیانه توسط معلمان سابق یا فعالان زن اداره و توسط سمن‌ها حمایت مالی می‌شدند. این درحالی است که اخیرا رهبران طالبان اعلام داشتند که هیچ مخالفتی با تحصیل بانوان ندارند.

 

بهره سخن

واقعیت آن است که جنبش طالبان بخش جدی از جامعه افغانستان و دارای حمایت مردمی است. خوب یا بد باید بدانیم هنگامی که طالبان قصد فتح ولسوالی‌ها را دارد برخی از این شهرستان‌ها بدون هیچ مقاومتی تسلیم شده و حتی در اجرا فرامین و قواعد دینی با ایشان همکاری می‌کنند. دیگر واقعیت افغانستان مردمانی هستند که در دو دهه گذشته براساس قانون اساسی افغانستان از حقوقی همچون آزادی بیان، آزادی رسانه، حق تحصیل، رعایت حقوق زنان، حق فعالیت‌های مدنی و ... برخوردار بودند و دیگر تمایلی به زندگی در جهان سنتی خود ندارند. چنین وضعیت نشان دهنده شکاف در سبک زندگی گروه‌های مختلف مردم افغانستان است. به عقیده بسیاری از عقلا و کارشناسان راه حل این بحران نه «دخالت خارجی» و نه «جنگ داخلی» است. مذاکرات افغانی-افغانی می‌تواند سبب نزدیک کردن نظرات دو طرف به یکدیگر و بازشگت آرامش و امنیت به سرزمین افغانستان شود.

 

ارسال نظر